اخیرا سایت جهان نیوز مصاحبه ای رو با علی بهجت فرزند مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی بهجت منتشر کرد که در این مصاحبه علی بهجت به برخی شایعات در مورد حضرت آیت الله بهجت پاسخ داد به صحت و سلامت گفته های علی بهجت در این مقال کاری نداریم و همینطور به حواشی که وی در زمان حیات پدر بزرگوارش داشته!! ولی یه جمله از حرفهاش که مربوط به موضوع عزاداری میشه باعث شد که این متن رو آماده کنم و پرده از خیانت و تهمت و دروغگویی این ناخلف مانده از آن بزرگ مرجع بردارم در قسمتی از مصاحبه اینطور اومده:«وی شایعات دیگری نظیر معتقد بودن ایشان به قمه زنی(!!) و رد نظریه ولایت فقیه و دیدن قاتل امام زمان هنگام وضو و بیهوش شدندش را نیز تکذیب کرد.»
شاید تعجب کنید اگه بگم این علی بهجت اینقدر حوصله نکرده که به کتاب استفتائات پدر بزرگوارش که تا چاپ هشتمش رو من دیدم اگه بیشتر چاپ نشده باشه! یه نیگاه بندازه ایشون در استفتائات خودشون که بارها چاپ شده با صراحت تمام نظرشون رو در مورد قمه زنی به خصوصه و خون ریختن از بدن در اثر عزاداری به نحو کلی بیان کرده اند ولی این ناخلف یا از روی جهل و بی سوادی یا از روی خود شیرینی در نزد برخی!! با صراحت تمام نظر فقهی پدرش رو شایعه!! میخونه…
دردسرتون ندم مصاحبه رو که خوندم از اونجایی که کتاب استفتائات آیت الله بهجت دم دستم نبود رفتم سایت ایشون و دیدم به حمد الله در سایتشون هم به نقل از کتاب استفتائات این شایعات! رو ذکر کرده اند و اسه همین متن سوال و جواب رو براتون میارم با لینکش و بقیه سوالات رو هم از خود کتاب اسکن میکنم و در آینده براتون میارمش.
1830. نظر مباركتان را در مورد قمه زنى بيان فرماييد.
ج. حكمش به عنوان اوّلى عدم ضرر رساندن به خود يا ديگرى است، به حدّى كه حرام باشد؛ پس اگر مضرّ نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتب نباشد فى نفسه اشكال ندارد.
(توضیحا خدمتتون عرض کنم که اگر در زمان حاضر ایشون مفسده ای رو بر قمه زنی مترتب میدونستند اینطور فتوا میدادند البته در زمان حاضر که مترتب بر مفسده است جایز نیست همانطوری که در برخی مسایل مشابه اینکار رو انجام داده اند. رفقا به امثال این دروغهای شاخدار که تو اینمصاحبه علی بهجت نمونش رو گفته میگن دروغ در حد المپیک!!)
1833. برخى از شيعيان در مجالس عزادارى اهل بيت ـ عليهمالسّلام ـ و خصوصا مجلس سرور شهيدان، اباعبداللّه الحسين ـ عليهالسّلام ـ اقدام به سينهزنى و كندن صورت مىنمايند ـ كه باعث كبود شدن و خونريزى مىشود ـ ، حكم شرعى آن چيست؟
ج. در صورتى كه مناسب عزادارى باشد و مرضآور نباشد، اشكال ندارد.
1834. لخت شدن در عزادارى چگونه است و اگر بر اثر سينهزنى، بدن سرخ شود، چه حكمى دارد؟
ج. اشكال ندارد و لخت شدنى كه در معرض نظر حرام نامحرم باشد، جايز نيست.
این سه مورد در سایت آورده شده بود ولی در کتاب استفتائات ایشون مسایل بیشتری در این زمینه هست که ان شاالله اسکن اون رو خدمتتون تقدیم خواهم کرد.
سلام امیر جان
متاسفانه کم خون در شیشه نشده و خوب میدانم که خوب میدانی که آنان که صاحب قدرت و منزلتی هر چند ظاهری شدند چگونه دین را فدا کردند ( هر چند من منظورم مشخصا فرد مذکور در پست شما نیست ).
البته یک نکته را هم بگویم و نمی دانم نظر شما در این مورد چیست! اما تا انجا که عقل حقیر و ناقص بنده می رسد حسین برای آن نرفت تا ما سینه های مان را کبود و یا سرمان را خونین کنیم او رفت تا ما وارث آزادگی باشیم! پس آزاد باید بود حتی از سنت هایی بی بنیان و این آزادگی یعنی بی پرده برائت جستن از آن!
اندکی صبر، سحر نزدیک است
اما
جانا قفس بسیار تنگ و تاریکست!
زمانی یک شعری با همین عنوان گفتم اگر مایل بودید به آن رجوع کنید. در وب حقیر موجود است!
بارانی باشید….
سلام بارانی جان ممنون از لطفت دو تا مطلب باعث شد که من این پست رو بزنم که مهمترینش مشکلیه که خیلی ماها رو رنج میده اونم استفاده ابزاری از دین و مرجعیته شما ببین وقتی پسر یه مرجع تقلید به این راحتی نظریه پدرش رو تحریف کنه(حالا کاری اصلا به مصداق نداشته باشیم) دیگه چه اطمینانی به بقیه حرفها میشه داشت شاید بشه به قوت گفت بیشتر مشکلات جامعه ما ازهمین نگاه ابزاری به دین نشات گرفته پس باید تا اونجا که توان داریم جلوی دروغ!! رو بگیریم و گرنه باید شاهد روزی باشیم که افرادی بزرگتر دروغهایی بس بزرگتر و فاحشتر رو با اعتماد به نفس بیشتر بهمون تحویل میدن…مباد آنروز!!
در مورد هدف مولا یمان حسین درست است هدف ما یا او بر سر و سینه زدن نیست ولی آیا تا حالا به این بعد عزاداری نگاه کردی که رساننده رسالت مولای ما همین عزاداریها بوده این عزاداریها همیشه برای افرادی که حسین را نمی شناسند یک علامت سوال بوده و همین علامت سوال کلیدی شده برای رسیدن به هدف مولا از همین رو بوده که در تاریخ ائمه اطهار اینقدر بر عزای امام حسین تاکید نقلی و فعلی میبینیم و صد البته بیشتر سنت ها بی بنیان می نماید برای کسانی که از فلسفه آن آگاه نیستند پس چه زیباست که به دنبال فهم فلسفه آن باشیم تا برائت جستن از آن…
در مورد شعر زیبات هم باید بگم بسیار مفهومی بود و تشنه اشعار جدیدت شدم
در مورد بخش اول صحبتتان کاملا با شما موافقم!!! بايد جلوي دروغ ايستاد و دروغگويان را نشان داد تا اين سنت که خود ميدانيد چه کساني بنيانش را محکمتر از هميشه کردند، براي هميشه برچيده گردد!!
اما در مورد حسين بن علي! منظور حقير برائت جستن از سنتهاي شومي بود که بسيار بي اساس هستند وگرنه من نيز ميگويم بايد به عزاي حسين نشست نه دهه عاشورا که تمام سال زيرا ما در واقع در عزاي تمامي مظلومان تاريخ نشسته ايم که از ظلمت به نور خدا پناه برده اند! اما عزاداري بايد به گونه اي حسيني باشد نه از جنس جاهليتي که جدش با آن به مقابله پرداخت….چه بسا خيلي از سنن افراطي در راستاي همان ها باشند…من ميگويم بايد حسين را زينب وار عزادار بود يعني با کلام پر منطق و مدلل نه با عربده زني ها و خود زني ها! آيا زينب زبان فرو ميبست و فقط ضجه و زاري ميکرد و اذهان را روشن نميکرد امروز حسين باقي مي ماند؟؟
آن شعر هم ناشي از دلفسردگي هاي عميقم در گوشه ي قفس بود که معلوم نيست دوباره زبان به شعر بيايد يا خير!
يا علي مدد
باراني باشيد همگن نيک…
با سلام مجدد خیلی خوشحالم از این که نظرات مذهبیمون هم خیلی شبیه به هم هستش ببین بارانی جان هر دو میدونیم که برخی از قشرهای مذهبی جامعه ما اشتباهاتی دارند ولی این نبایستی باعث شود که اصل اون عمل رو اشتباه بدونیم در مورد این عزاداری سنتی یعنی قمه زنی متاسفانه از سمت دولت ایران تبلیغات وسیعی شکل گرفته و تا حدودی هم در برخی مواقع موثر بوده ولی به طور خلاصه ما برای اینکه بفهمیم یک نوع عزاداری صحیح است یا نه بایستی به چند بعدش توجه کنیم که یکی یکی خدمتت عرض میکنم.
1-بعد فقهی:شاید ندونی ولی در مورد جواز قمه زنی در حال حاضر بیش از 500 فتوا از 500 مرجع تقلید از زمان قبل از میرزای نایینی تا به حال وجود دارد که در بین این مراجع افراد نام آوری همچون صاحب فتوای تنباکو میرزای شیرازی میرزای نایینی حکیم سید ابوالحسن اصفهانی تا برسد به علمای نزدیکتر به زمان ما مثل خویی گلپایگانی خمینی تبریزی بهجت وحید ووو به چشم میخورد که اگه احیانا هر کدوم رو خواستی بگو تا برات ارسال کنم.و البته بیشتر این فتاوای در کتاب عزاداری سنتی شیعیان ج 7 نیز آورده شده.
2-بعد تاریخی:همونطور که خود شما هم اشاره کردید عزاداریها باید منشایی در سیره اهل بیت داشته باشد و باید بگم که در این مورد همونطور که حتما شنیدی سرنخ عزاداری قمه زنی از فعل حضرت زینب بوده است و البته دو نکته در اینجا ضروری است
الف:صحت تاریخی این واقعه:طبق تحقیقاتی که شده و در کتاب «عزاداری سنتی شیعیان» و همینطور «عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه» شده این واقعه صد در صد صحت داشته از جهت تاریخی معتبر است حتی برخی مراجع مثل آیت الله بهجت یا آیت الله شیرازی یا آیت الله تبریزی به صحت آن تصریح کرده اند و البته میدونم که علامه مطهری در صحت این واقعه تردید کرده ولی پاسخ شبهات ایشون در همون کتاب کاملا ذکر شده.
ب:برخی در مورد این نقل مسئله ای رو مطرح میکنند که این عمل غیر اختیاری بوده و حضرت زینب از خود بی خود شده این کار را انجام داده است ولی همونطور که علما نیز بارها پاسخ گفته اند این فرض دور از ذهن است چرا که از صبح عاشورا حضرت زینب شاهد وقایعی بود که هزاران برابر سخت تر از دیدن سر برادر بر نیزه بود جدای این که حضرت قبلا نیز سر برادر رو به اون وضعیت دیده بودند ولی چرا بر دروازه کوفه چنین کردند؟ آیا قصد حضرت ایجاد همان علامت سوال نبود؟اگه یه کم وضعیت ورودی دروازه کوفه و مردم و موقعیت رو بخونی کاملا متوجه عمدی بودن این قصه میشیم البته توضیحاتم رو خیلی مختصر کردم امیدوارم منظورم رو درست رسونده باشم
3-بعد فلسفی و عقلانی:بعد از اینکه معلوم شد یکنوع عزاداری از دو بعد فقهی و تاریخی بدون اشکال است نوبت به بعد سوم قضیه میرسد که در این مورد زیاد توضیح نمیدم فعلا فقط ارجاعت میدم به سخنرانی اقای صانعی در مورد قمه زنی که چن وقت پیش امید20 درجش کرد البته اونم اگه لازم دونستی کمی بیشتر در موردش خواهم نوشت و البته نمیدونم سی دی قمه زنی حقیقت مظلوم رو دیدین یا نه اونم در این مورد بد نیست و کامل و جامعه.
آخرین نکته این بحث که البته کمی هم طولانی شد ذکر یه قصه است که نشون دهنده بعد تاثیر گذاری قمه زنی و قدرت این عزاداری در برابر ظالمان است ناقل این جریان علامه کورانی از بزرگترین شخصیتهای علمی لبنان و ایران در حال حاضر هستن در کتاب خودشون الانتصار ج 9 ص190 نقل میکنن:
داستان برمیگرده به عاشورای سال 1983میلادی در نبطیه لبنان در اون سال تمام شهرهای جنوب لبنان در تصرف یهود اسراییل بود و مرتب گشتهای اسراییلی در شهر دور میزدند که اوضاع شهر از تسلط انها خارج نشه دراین بین گشتهای اسراییلی به هیئت قمه زنی میرسندتو اون لحظه مداح هیئت داشته مصیبت حضرت علی اکبر رو میخونده وجمله ای که ایشون به پدرشون فرمودند که (ای پدر تا زمانی که ما بر حق باشیم فرقی نمکند ما به سوی مرگ بشتابیم و شهید شویم یا مرگ ما را فرا گیرد)در این حین به سمت لشگر اسراییل حمله میکنند و در حالی که خون از سرشان جاری ساخته بودند با دست خالی به جنگ سربازان اسراییلی میروند و در مقابل سربازان اسراییلی فرار را بر قرار ترجیح میدهند حتی در حین فرار یکی از ماشینها با دیوار تصادف میکند و منفجر میشود
بعد از این جریان یهود گمان میکند که اسمی که عزاداران در بین قمه زنی صدا میزده اند اسم سردسته انها بوده است وحتی کسانی که اسمشان حیدر بوده است را دستگیر میکردند ولی بعدا متوجه میشوند این اسم همان ابر مردی است که قلعه خیبر انها را فتح نمود فلذا از همان زمان تصمیم به مبارزه با این عزاداری گرفتند وبا تمسخر این نوع عزاداری سعی بر حذف این عزاداری داشته و دارند.
بعد از نقل این داستان علامه کورانی تصریح میکند که شروع حرکت مقاومت اسلامی مردم لبنان از همین هیئت قمه زنی بود (البته کاری نداریم که مسیر این حرکت بعدا چه شد؟)
البته بازم تاکید میکنم انجام انواع عزاداری فقط یک بعد وظیفه ما در قبال مولامون حسینه و ابعاد دیگه با اهمیت خودش در جای خودش محفوظه.
سلام امیر جان
امیدوارم بحث کردن مرا از سر گستاخی ندانی و آن را جهد برای بیشتر بپنداری!
بنده با توضیحات شما پذیرفتم که قمه زنی دارای اصالت وجود است و در عالم واقع چنین کاری توسط زینب کبری این کار انجام شده است! و همین طور از روی عمد و با منظور خاص این عمل رخ داده است!
اما دوست دارم با بیان یک نکته هم مدخلی را برای بحث باز کنم و هم در صورت انحراف حقیر هدایت برای خویشتن!
اگر قبول کنیم که زینب کبری زنی با فضیلت است ( که هست )، پس همیشه بهترین کار ممکن را در شرایط موجود انجام می دهد؛ پس زینب مجبور به چنین کاری شده تا با نمایاندن فرط هولناکی این واقعه، مردم را برای اهمیت جملاتی که بعد از آن قصد دارد بر زبان جاری کند آماده کند!
جمله بالا چند نکته داشت:
شرایط موجود: شرایط اجتماعی آن روزگار به گونه ای بود که مردم کمتر به اعتراض ها آن هم اعتراض یک زن اعتنا می کردند و زینب نیاز داشت تا نظر مردم را جلب کند.
مجبور: زینب با توجه به مورد قبلی از سر اجبار این کار را کرد تا حرفهایش را با جدیت بیشتری گوش دهند زیرا اگر فقط سخن میگفت چه بسا مردم ساده از کنار موضوع عبور می کردند اما وقتی آن صحنه را هر فردی ببیند سر تا به پا گوش میشود تا با تمام جان بشنود و تاثیرگذاری کلام دو چندان خواهد شد. اما آیا زینب اگر مجبور نبود و مطمئن بود که سخنانش به همان اندازه گوش داده می شود که اگر این کار را نکند، چنین می کرد؟
آیا ما نیز مجبوریم؟ آیا اوضاع عوض نشده است؟
سوال دیگر:
آیا زینب امروز در میان بود باز هم قمه میزد؟
حتی اصالت عملی نمی تواند جواز انجام آن عمل در شرایط کنونی باشد، زیرا که حتی معصومین نیز در مورد خیلی از مسائل با توجه به مقتضیات تصمیم می گرفتند.
در مورد لبنان هم باید بگویم یک مورد موفق بودن را در برابر این همه تبلیغات منفی دین ستیزان قرار دهید و سپس قضاوت کنیم.
و اما علامه کورانی؛ حتما خود میدانید ایشان کتابی را با عنوان عصر ظهور تالیف فرموده اند که در آن به نقل صفاتی برای سید خراسانی و شعیب بن صالح پرداخته اند!
و همین کتاب مرجعی برای برادران ظاهرا دین دار شده است تا با شبیه سازی ظاهر آقای خامنه ای و احمدی نژاد با صفات موجود در کتاب ایشان تلاش کنند تا این دو تن را آن دو تن قلمداد کنند و یکی از آخوندهای عزیز با استناد به چنین نقلهایی کلامی بس تامل برانگیز ایراد نموده اند:
» امام زمان تا 5 ، 6 ماه دیگه میاد مگه اینکه خدا برنامه اش عوض بشه »
کل حرفها و نقل ها یکطرف و این عبارت » مگه اینکه خدا برنامه اش عوض بشه » هم یک طرف!
ببخشید که سخن طولانی شد!
ممنون از توجه ویژه تان!
سلام دوباره خدمت دوست عزیزم من بسیار مشتاق چنین بحثهایی به خصوص با افراد مثل شما منطقی هستم اگه بخواهیم یه جمع بندی بکیم در مورد صحت اصل عمل قمه زنی شما قبول کردی با یه تفاوت و اون علت این عمل حضرت زینب بود شما میگی علتش امادگی مردم برای شنیدن حرفهایش بود و الا اینکار رو نمیکرد به 2 دلیل به حرفت نقد دارم
1-اگه جریان خطبه حضرت رو در شام بخونی میبینی که عوامل یزید با ایجاد سر و صدا مانع سخنرانی حضرت زینب شدند ولی در اونجا حضرت با بروز کرامتی از خودشون که حتی سنی ها هم اون رو نقل کردند کاری کردند که بی اختیار سکوت حکمفرما شد حتی نقل شده زنگوله شتران نیز خاموش شد پس با این وجودنمیشه گفت در کوفه مجبور بودند.
2-اگه یه مقدار فراتر بریم و بیشتر منابع رو در مورد عزای امام حسین بررسی کنیم به یه نتیجه جالب میرسیم و اون اینه که اهل بیت قصد داشتند فرهنگی در شیعه ایجاد بشه که عزاداری امام حسین به یک مراسم بدون نمونه و نظیر تبدیل بشه چرا؟ برای اینکه هر کسی با این عزاداری مواجه میشه از خودش بپرسه چرا این خاصه تا این علامت سوال سبب رسیدن به همون رسالت عاشورا بشه از همین رو میتونیم بگیم علت سر به محمل زدن حضرت زینب اجبار به اون معنی نبوده ولی بذار چن نمونه که باعث میشه چنین نتیجه ای گرفته بشه رو برات نقل کنم (البته من معتبرهاش رو نقل میکنم موارد دیگری هم هست که شاید اشکالات سندی داشته باشه که فعلا روش بحث نمیکنم)
الف:ضجه زدن و ناله و فریاد مکروه است به جز در مورد عزای امام حسین (روایت امام صادق و امام رضا)
ب: گریه های امام سجاد در عزای پدرشان به حدی میرسید که چشمانشان مجروح شده و خون آلود میشد
ج:امام رضا نیز نقل شده از شدت گریه چشمانشان مجروح میشد
د:حضرت زینب تا اخر عمر در پایان هر جلسه درس تفسیر مصائب کربلا را می گفتند و می گریستند
و موارد دیگری که اگه لازم بدونی برات ذکرش میکنم پس یه بار دیگه بر میگردیم به عقب اگه قمه زنی منشا تاریخی داشته باشه از جهت فقهی هم اشکال نداشته باشه فلسفه اون رو هم بدونیم چرا باید فقط به خاطر تبلیغات یک عده که اطلاع از این کار ندارند قمه زنی رو انکار کنیم البته هنوز فرصت نشده راجع به فلسفه قمه زنی برات صحبت کنم ولی برای خالی نبودن مقال یه دونه از اون رو مختصرا برات بگم بد نیست یکی از فلسفه های عزاداری مواساة کردنه یعنی همدردی یعنی درد دوست رو چشیدن همون کاری که خدا با روزه گفتن میخواد بنده هاش بهش برسن همون کاری که ازش تعبیر شده به بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار . اگه در انواع مختلف عزاداری دقت کنی یه وجه مشترک بین همشون میتونی پیدا کنی و این وجه مشترک همون مواساة هستش مثلا پابرهنه شدن روز عاشورا به یاد برهنه دویدن اطفال امام حسین شام غریبان گرفتن در خیابان ها آنهم با شمع به یاد شام عاشورا وخیام سوخته و کودکانی که در بیابان بدون سر پناه بودند سینه و زنجیر زنی به یاد تازیانه ها و کعب نی خوردنها وووو یکی از فلسفه های قمه زنی هم همینه یاد اوری جراحات مولایی که از همه چیزش گذشت برای بشریت برای اینکه از یاد نبریم درد و رنج کشیدن به خاطر بشریت را به خاطر مظلوم را و به خاطر احیاء نام خدا!! البته کاش مجالی بود بیشتر برای توضیح ولی اشاره ای تو را بس است…
–در مورد سوالت که اگه حضرت زینب الان بودند قمه میزدند یا نه من علم پاسخ به ان را ندارم ولی دلایلم میگویند اری و البته برخی علما نیز به آن اشاره دارند البته میدونی که منظورم از علما نه وابستگان است
–در مورد مقتضیات زمان چه چیز عوض شده که حکم قمه زنی را عوض کند اگر روزی برسه که ظلمها تموم بشه و ندای مولامون امام حسین به همه عالم برسه بله ممکنه دیگه احتیاج نباشه به عزاداری ولی تا وقتی ظلم هست این عزاها نیز هست
–در مورد تبلیغات منفی نباید ما رو از کاری که در اصل صحیح میدونیم منع کنه به عنوان مثال سر شب پست مربوط به حجابت رو که انصافا زیبا بود میخوندم خب شما با وجود تبلیغات سویی که علیه حجاب میشه چون اون رو قبول داری ازش دفاع میکنی غیر از اینه ؟ در مورد بقیه احکام هم همینطوره اگه اصلشون درست باشه در هر زمانی و با هر شرایطی باید انجام داده بشن و البته برخی!! از احکام هستند که تابع زمان و مکان هستند نه همه اونها یه مورد دیگه از موفقیت های قمه زنی رو هم برات بگم بد نیست میدونی که اهالی فلسطین عموما ناصبی هستند یعنی علاوه بر اینکه امامت ائمه اثنی عشر رو قبول ندارند اونها رو دشمن هم میدونن یکی از این مبارزان فلسطینی در جریان رفت و آمدش به لبنان با همین هیئت قمه زنی مواجه می شود و همان علامت سوال مذکور باعث میشه که از نهضت مولامون حسین درسهایی بگیره و البته شیعه بشه کل داستان خودش رو در کتابی مینویسه به نام (لقد شیعنی الحسین یعنی حسین من رو شیعه کرد) در مقابل شما در کل تبلیغات مخالفین قمه زنی فقط تمسخر رو میبینی نه هیچ دلیل موجهی رو البته اگه به نظرت مخالفین دلیل موجهی برای حرام(اشتباه) بودن قمه زنی دارند خوشحال میشم اگر دوست داشته باشی در موردش بحث داشته باشیم
— در مورد علامه کورانی هم باید بگویم بله متاسفانه این کار ایشان بسیار ناشیانه و شاید هم …. بود ولی منظورم از نقل از ایشون این بود که اعتبار منبع رو ذکر کنم یکی از مشکلاتی که چند وقتی است ما با اون درگیر هستیم همین تطبیقات صد در صد غلط است که ظاهرا به میان مردم کم اطلاع تر هم کشیده شده و … البته این قصه در برخی روزنامه های لبنان نیز چاپ شده بود
ببخش از طولانی شدن امیدوارم خستت نکرده باشم
سلام دوست عزیز
من همان روز که پاسخ گذاشتید آن را مطالعه کردم و فهمیدیم که بنیان این اختلاف در چه چیزی می تواند باشد بهمین خاطر ترجیح دادم که بحث را کوتاه کنیم و بنده در آینده پستی خواهم نوشت که دقیقا به بن این اندیشه می پردازد و احتمالا در آنجا بحث های مان خیلی بیشتر گرم میشود…
بابت پاسخگویی جامع و کامل تان بسیار سپاسگزارم!
یا علی مدد
سلام بارانی عزیز بسیار مشتاق خواهم بود
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به محضر امام زمان ارواحنا له الفدا و به تمام محبین اهل بیت علیهم السلام.
بدینوسیله به اطلاع می رسانیم که مطالبی جامع و کلیدی در باب جریان «وهابیت جنوب شرق ایران» در ایام جاری بر وبلاگ زاهدان نیوز به آدرس زیر:
zahedannews3.mihanblog.com (با عنوان کلیدی و عاملانه محبین حضرت ابولولو)
قرار خواهد گرفت.
تقاضا می شود در جهت «دسترسی تمام محبین اهل بیت علیهم السلام به این مطالب و انتشار آن» تلاش نمایید.
با آرزوی نابودی کامل وهابیت و صهیونیزم و سرفرازی اسلام ناب محمدی
و من الله توفیق
یا علی علیه السلام
سلام بر شما
امیدوارم که به مدد و توفیق امیرالمومنین در راه رسیدن به هدفتون موفق باشید
با سلام .با آرزوی قبولی طاعات وعبادات شما دوست گرامی
فرا رسیدن عید فطررا به شماو خانواده گرامی شما تبریک می گویم
با سر زدن به ما و درج نظرات خود بر ما واجب است تا به وبلاگ
شما سر بزنیم وتشکر وقدر دانی کنیم پیشا پیش مقدمتان گل باران
عید رمضان آمدو ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمدو صد حیف که آن رفت
با آرزوی سلامتی شما .ازطرف. علی
royal4u.wordpress.com
سلام بزرگوار
مطلبی که نشان از نگرانی ارزشمند شما در مورد شعایر حسینی سلام الله علیه داشت، همچنین گفت و گوی تان با پدرام عزیز را خواندم.
از سویی بی اطلاعی فرزند یک عالم از نظرات پدر ( البته اگر حمل بر صحت کنیم و نگوییم که وی قصد همراهی با تفکر حاکمیت را دارد! ) تاسف آور است و از سوی دیگر قربانی شدن شعایر. اصولا بحث شعایر و نشانه ها نباید با بحث مفاهیم و آموزه ها خلط شود.
عاشورا دو جنبه اساسی دارد، یکی عقلانیت و منطق و دیگری شور و حماسه. با جنبه ی شور و حماسه است که احساس توده ی مردم برانگیخته می گردد و عاشورا زنده و پرحماسه باقی می ماند؛ و همین است که در روایات متعدد فوق حد تواتر به عزاداری ( هر منطقه ای به عرف همان منطقه ) تاکید شده و پاداش های محیر العقولی برای آن بیان شده است. از سوی دیگر جنبه ی عقلانیت و منطق آن است که این حادثه را مورد توجه اندیشمندان قرار داده و باعث صیانت و حفظ مکتب گردیده است.
گمان می کنم با تامل در عرایض یاد شده، روشن شده باشد که نمی توان این دو جهت را با یکدیگر خلط کرد و خواستار کمتر بها دادن به یکی از این دو جهت شد؛ هر دو رکن محسوب می شوند و بسیار مهم هستند و مهم تر این که هر کس می تواند به رشد یکی از این دو رکن کمک کند، کاری بسیار ارزشمند کرده است. نه طرفداران شور و احساس مجازند که وجهه ی منطقی و پیام اساسی کربلا را تضعیف کنند و نه حامیان برخورد مفهومی با عاشورا می توانند نسبت به احساسات مردمی که عاشقانه برای مولای مظلوم شان عزاداری می کنند، واکنش منفی نشان دهند.
خلاصه ی کلام این که هر دو مسئله بسیار اساسی و مهم هستند و هر دو باید در کنار یکدیگر رشد یابند و در میان مردم منتشر گردند.
این گونه مباحث میان دوستان، باعث روشن شدن حقیقت و نزدیک تر شدن دیدگاه های کسانی می شود که در باورمندی و عشق به کربلا و آموزه ها و شور آن، شریک هستند؛ که امری است بسیار مطلوب و پسندیده، خدای تان خیر دهد.
دوست عزیزم
با مطلبی به عنوان «او عحم است، ارث نمی برد!» در خدمتم؛ مطلبی که نشان می دهد تبعیض نژادی در میان مدعیان خلافت اسلامی چه جایگاهی داشته است. فرمان به تبعیض نژادی از سوی خلیفه ی عادل! و بررسی آن و مقایسه ی آن با تعالیم کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، مضمون این نوشتار است.
مفتخر خواهم بود که چونان همیشه از نظرات شما بهره مند شوم.
موفق باشید
التماس دعا
این که تیتر زد ی تهمت به پدر چه قصدی داشتی ؟
این که نوشته ای :
این ناخلف یا از روی جهل و بی سوادی یا از روی خود شیرینی در نزد برخی!! با صراحت تمام نظر فقهی پدرش رو شایعه!! میخونه…
این عبارات، ادبیات جالبی ندارد .
خودت هم استدلال کرده ای که از محتوای فتوای این مرجع تقلید عدم جواز قمه فهمیده می شود چون قمه زدن مفسده دارد
بنظرم کمی تجدید نظر کنید
با احترام سلمان مهدیان
سلام سلمان جان ابتدا تشکر میکنم از تشریف فرماییت در مورد کامنت شما بایستی عرض کنم که :
قصدم از زدن این تیتر این بود که بگم علی بهجت به پدر بزرگوارش تهمت زده
درمورد اون نوع ادبیات هم واقعش عبارت بهتری به ذهنم نرسید واسه همین مجبور شدم ازش استفاده کنم
در مورد استدلال من اگه یه بار دیگه با دقت بخونی متوجه میشی که من منظور دیگه ای داشتم من اونجا نوشتم اگر ایشون مفسده ای برای این کار میدونست اون مفسده رو ذکر میکرد و حالا که ذکر نکرده معلوم میشه که الان مفسده ای رو برای این کار نمیدونه و حرف علی بهجت تهمتی نابخشودنی به پدر بزرگوارش هست
در ضمن در همین مورد صحبتهایی چند بین من و جناب بارانی عزیز در همین پست رد وبدل شد که بد نیست نگاهی نیز به آنها داشته باشید تا بیش از پیش متوجه منظور بنده شوید
بسمه تعالی
السلام علیکم
بزرگوار نمی شود گفت الزاما ایشان تهمت زده اند شاید تقیه نموده اند.
والسلام.
با سلام مهرداد عزیز اگر کمی در مورد شرایط و نحوه تقیه مطالعه داشته باشیم متوجه میشویم که تقیه تنها در زمانی است که خطر مرگ درمیان باشد نه خطر زندان و توبیخ و این جور چیزها در ضمن تقیه مراحل مختلفی دارد بر فرض ایشان در این مصاحبه در حالت تقیه بوده آیا نبایستی از صحبت کردن در این مورد امتناع میکرد یا اینکه عین فتوا رو نقل میکرد؟ این چه تقیه ای است که پدر بزرگوارشان نکردند ولی علی بهجت تشخیص داد که بکند؟؟
با سلام برادر عزیز و دوستان گرامی این بحث تقیه را در لینک «فرزند آیت الله بهجت و تهمت به پدر(قسمت دوم)» ادامه می دهیم.
لینک زیر:
التماس دعای فرج.
با کمال میل خیلی خوشحال خواهم شد از ادامه این بحث
خیلی خوب بودفقط بعضی از آقایونی که توسایت واون اوایل سایت نظردادندچون اصلابامرجعیت مشکل دارندفررقی براشون نمیکردچراکه اونهافقط دنبال کوبیدن مرجعیت هستند لذامعلوم بودخودشون هم قمه زنی برای ارباب بی کفن که مستحب موکدبرای ماوبقیه مریدان حضرت عشق است روقبول ندارندفقط دنبال بهونه میگردندمرجعیت وروحانیت روبکوبند اینهاروبی غرض نوشتم التماس دعا ازمسول سایت خیلی ممنونم انشاالله زیرسایه حضرت بقیه الله باشی وفقط برای خداوآل الله حرف بزنی وبنویسی وکارکنی انشاالله یازهرا(س)